English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 308 (4359 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
desperate U بسیار بد
sadly U بسیار بد
detestable U بسیار بد
awful <adj.> U بسیار بد
terrible <adj.> U بسیار بد
lousy <adj.> U بسیار بد
rotten <adj.> U بسیار بد
cruddy [American E] <adj.> U بسیار بد [اصطلاح روزمره]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
oft U بسیار رخ دهنده
field U روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
fielded U روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
fields U روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
spike U پالس ولتاژ بسیار کوتاه مدت
seldom U بسیار کم
snazzier U بسیار جالب
snazziest U بسیار جالب
snazzy U بسیار جالب
first-rate U درجه اول بسیار خوب
goody goody U بسیار خوب
goody-goodies U بسیار خوب
goody-goody U بسیار خوب
very good U بسیار خوب
clinking U بسیار
punctilious U بسیار مبادی اداب
punctiliously U بسیار مبادی اداب
orient U کشورهای خاوری درخشندگی بسیار
orienting U کشورهای خاوری درخشندگی بسیار
orients U کشورهای خاوری درخشندگی بسیار
okay U خوب بسیار خوب
region U محوطه بسیار وسیع وبی انتها
regions U محوطه بسیار وسیع وبی انتها
hard U دیسک مغناطیسی محکم که قادر به ذخیره سازی حجم داده بسیار بیشتر از روی فلاپی دیسک است و معمولا متحرک نیست
harder U دیسک مغناطیسی محکم که قادر به ذخیره سازی حجم داده بسیار بیشتر از روی فلاپی دیسک است و معمولا متحرک نیست
hardest U دیسک مغناطیسی محکم که قادر به ذخیره سازی حجم داده بسیار بیشتر از روی فلاپی دیسک است و معمولا متحرک نیست
rigid U دیسک مغناطیسی محکم که داده بسیار بیشتری از فلاپی دیسک را میتواند ذخیره کند و از دیسک درایو حذف نمیشود
resonance U وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
resonances U وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
prime U خصوصیت یا طراحی بسیار مهم سیستم
prime U بسیار مهم
primed U خصوصیت یا طراحی بسیار مهم سیستم
primed U بسیار مهم
primes U خصوصیت یا طراحی بسیار مهم سیستم
primes U بسیار مهم
precision U بسیار دقیق بودن
advanced U بسیار پیچیده و مشکل برای یادگیری
lot U بسیار
brilliant U بسیار درخشان
whisker U کریستال منفرد کوچک عدسی شکلی که استحکام یا استقامت ان به بیشترین مقداری که به صورت تئوریک قابل دستیابی است بسیار نزدیک است
fibre U فیبر نوری با قط ر بسیار کم
fibre U رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند
fibres U فیبر نوری با قط ر بسیار کم
fibres U رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند
all U بسیار
all- U بسیار
frigid U بسیار سرد
fine U بسیار اماده
fine U کیفیت بسیار بالا و عالی
fined U بسیار اماده
fined U کیفیت بسیار بالا و عالی
finest U بسیار اماده
finest U کیفیت بسیار بالا و عالی
array U کامپیوتری که میتواند روی چندین آرایه دادهای همزمان کار کند و برای برنامههای محاسباتی ریاضی بسیار سریع استفاده میشود
arrays U کامپیوتری که میتواند روی چندین آرایه دادهای همزمان کار کند و برای برنامههای محاسباتی ریاضی بسیار سریع استفاده میشود
countertenor U خوانندهای که صدای بسیار بلند وغیر عادی دارد
countertenors U خوانندهای که صدای بسیار بلند وغیر عادی دارد
desperate U بسیار سخت
extra U بسیار خیلی
extra- U بسیار خیلی
extras U بسیار خیلی
polygon U بسیار پهلو
polygons U بسیار پهلو
suite U مجموعهای از برنامه ها که ارتباط بسیار نزدیک با هم دارند
suites U مجموعهای از برنامه ها که ارتباط بسیار نزدیک با هم دارند
super- U کامپیوتر main Frame بسیار قوی برای عملیات ریاضی بسیار سریع
midget U ادم بسیار قد کوتاه
midgets U ادم بسیار قد کوتاه
interminably U بطور بسیار دراز
interminable U تمام نشدنی بسیار دراز
infinity U حجم بسیار بسیار بزرگ که از بیشترین حد تصور هم بزرگتر باشد
glare U انعکاس نور بسیار درخشان به ویژه روی صفحه نمایش VDU
glared U انعکاس نور بسیار درخشان به ویژه روی صفحه نمایش VDU
glares U انعکاس نور بسیار درخشان به ویژه روی صفحه نمایش VDU
automation U استفاده از ماشین هایی که دخالت افراد در آن بسیار کم است
expert U شخصی که درباره موضوعی بسیار می داند
experts U شخصی که درباره موضوعی بسیار می داند
pudding U زمین بسیار خیس
puddings U زمین بسیار خیس
regiment U گروه بسیار
regiments U گروه بسیار
galore U بسیار
superb U بسیار خوب
superbly U بسیار خوب
awfully U بسیار
parlous U بسیار
powerfully U بسیار
sorely U بسیار
polygraph U بسیار نویس
polygraph U صاحب تالیفات بسیار
polygraphs U بسیار نویس
polygraphs U صاحب تالیفات بسیار
outdistance U غلبه بر حریفان با برتری بسیار
outdistanced U غلبه بر حریفان با برتری بسیار
outdistances U غلبه بر حریفان با برتری بسیار
outdistancing U غلبه بر حریفان با برتری بسیار
wary U بسیار محتاط
overweening U بسیار مغرور
super U بسیار خوب بزرگ اندازه
abundant U بسیار
Other Matches
vlsi U مجتمع سازی درمقیاس بسیار بزرگ تجمع مقیاس بسیار وسیع
u.h.f. U بسامد بسیار بسیار زیاد
ultra high frequency U بسامد بسیار بسیار زیاد
cray U نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
quartz clock U بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
state-of-the-art U بسیار پیشرفته یا از نظر تکنیکی بسیار پیشرفته
far and away U بسیار
very U بسیار
ever so U بسیار
plenty U بسیار
immortally U بسیار
sopping U بسیار
lashongs U بسیار
longeval U بسیار زی
multiped U بسیار پا
mickle U بسیار
muckle U بسیار
not a lettle U بسیار
no end of U بسیار
oftentimes U بسیار
out and a way U بسیار
so mush U بسیار
precious U بسیار
numerous U بسیار
much U بسیار
many U بسیار
multiplicity U بسیار
by far U بسیار
thousand and one U بسیار
an abundance of U بسیار
unco U بسیار
beastby U بسیار
mickle or muckle U بسیار
very little U بسیار کم
overly U بسیار
far U بسیار
multifarious U بسیار
multitudes U گروه بسیار
abyss U بسیار عمیق
multitude U گروه بسیار
at a great rat U بسیار تند
ogygian U بسیار کهنه
abysses U بسیار عمیق
meticulosity U دقت بسیار
many books U کتابهای بسیار
many persons U مردمان بسیار
dateless U بسیار قدیم
addition resin U بسیار افزایشی
amazedly U باشگفت بسیار
inappreciable U نامحسوس بسیار کم
addition polymer U بسیار افزایشی
ambrosial U بسیار مطبوع
abysm U بسیار عمیق
at a premium U بسیار مطلوب
at full lick U بسیار تند
at railway speed U بسیار تند
infernality U زشتی بسیار
e. use ful U بسیار سودمند
d. stupid U بسیار کودن
deep read U بسیار خوانده
deluxe U بسیار زیبا
delightsome U بسیار دلپسند
dozens of girls U ذختران بسیار
dirt cheap U بسیار ارزان
diaphoresis U خوی بسیار
gelid U بسیار سرد
hairline rule U خط بسیار نازک
bulimy U حرص بسیار
corking U بسیار عالی
hunky dory U بسیار خوب
heart break U اندوه بسیار
high strung U بسیار حساس
heavy poll U ارا بسیار
elongated U بسیار بلندولاغر
the d. is in him U بسیار شروراست
thank you very much U بسیار ممنونم
supersubtlety U زرنگی بسیار
superheat U بسیار گرم
superfine U بسیار فریف
supereminent U بسیار بلند
sizzler U بسیار گرم
punctuality U دقت بسیار
primordiality U قدمت بسیار
prepotent U بسیار توانا
prepotency U نفوذ بسیار
precisionist U بسیار دقیق
precipitancy U تعجیل بسیار
precipitance U تعجیل بسیار
polystome U جانور بسیار
polystomatous U جانور بسیار
ultramodern U بسیار تازه
all right <idiom> U بسیار خوب
daylights U بسیار ترسناک
clued-up U بسیار مطلع
cloying U بسیار احساساتی
wedded U بسیار علاقمند
squeaky clean U بسیار تمیز
overly U بسیار گرانه
multi-millionaires U بسیار ثروتمند
multi-millionaires U بسیار پولدار
multi-millionaire U بسیار ثروتمند
multi-millionaire U بسیار پولدار
low-rise U نه بسیار بلند
high-pitched U بسیار شیبدار
death traps U بسیار خطرناک
death trap U بسیار خطرناک
all-powerful U بسیار نیرومند
ad nauseam U بسیار زننده
polysemous U بسیار معنی
polysemia U بسیار معنایی
peracute U بسیار حاد
overripe U بسیار رسیده
overrefinement U تصفیه بسیار
oliguresis U پیشاب بسیار کم
v.l.f. U بسامد بسیار کم
of great importance U بسیار مهم
multocular U بسیار چشم
multivincular U بسیار پیوند
multitudinously U با گروه بسیار
multisonous U بسیار صدا
multisonant U بسیار صدا
multiform U بسیار شکل
multidentate U بسیار دندان
multangular U بسیار گوشه
much was said U بسیار چیزهاگفته شد
much rain U باران بسیار
peracute U بسیار سخت
perfervid U بسیار باحرارت
polyphonous U بسیار صدا
polyphonic U بسیار صدا
polyphagous U بسیار غذا
polyhistor U دانش بسیار
polyhistor U بسیار دانی
polygram U شکل بسیار خط
polygonal U بسیار پهلو
polygonal U بسیار گوشه
polychromic U بسیار رنگ
polychromatic U بسیار رنگ
pointdovice U بسیار درست
point device U بسیار درست
pleophagous U بسیار خوار
pianissimo U بسیار اهسته
much pleased U بسیار خوشتود
prodigy U بسیار زیرک
whacking U بسیار عظیم
priceless U بسیار گران
priceless U بسیار پر قیمت
primal U بسیار قدیمی
whackings U بسیار عظیم
prodigies U بسیار زیرک
ravenous U بسیار گرسنه
lots U بسیار فراوان
terrible U بسیار بد سهمناک
monstrosities U شرارت بسیار
herculean U بسیار دشوار
thoroughgoing U بسیار دقیق
tinier U بسیار کوچک
colossal U بسیار بزرگ
excessive U بسیار یا بزرگ
tiniest U بسیار کوچک
too expensive <adj.> U بسیار گران
main U بسیار مهم
overpriced <adj.> U بسیار گران
tiny U بسیار کوچک
devilish U بسیار بد اهریمنی
heartbreak U اندوه بسیار
crucial U بسیار سخت
primordial U بسیار کهن
stunning U بسیار خوب
be unable to say boo to a goose U بسیار ترسو
chasms U فرق بسیار
well-to-do <idiom> U بسیار ثروتمند
chasm U فرق بسیار
dammit U فحش بسیار
damn U فحش بسیار
monstrosity U شرارت بسیار
crucially U بسیار سخت
nymph U زن بسیار زیبا
nymphs U زن بسیار زیبا
manifold U بسیار زیاد
my losses were great U بسیار زیان دیدم
ultra vires U بسیار عالی مقام
by the skin of one's teeth <idiom> U باسود بسیار اندک
sharp set U گرسنه بسیار مشتاق
overheats U بسیار گرم شدن
v.h.f. U بسامد بسیار زیاد
s.h.f U بسامدهای فوق بسیار
fiends U ادم بسیار شریر
super high frequencies U بسامدهای فوق بسیار
fiend U ادم بسیار شریر
staple goods U کالای بسیار ضروری
profound scholars U دانشجویان بسیار دان
prepotence U نفوذ بسیار غلبه
stone ware U سفالینه بسیار سخت
stoneware U سفالینه بسیار سخت
to make a pile U پول بسیار اندوختن
ston ware U سفالینه بسیار سخت
prepotency U غلبه تفوق بسیار
over striding U گام بسیار بلند
overcrowd U بسیار شلوغ کردن
Recent search history Forum search
1incentive
1WHAT IS THE MEANING OF HANANEH
1کارآفرینی
1The present situation in Afghanistan is quite problematic. The country has very little in the way of existing infrastructure, and no real prospects for economic growth aside from the illegal drug trad
2In the Introduction to this book the speed of modern computers was cited as countering the need for some of the early work that was done to make best use of the woefully slow and memory-deficient comp
2crucification
2معنی اسم تیتان چیست؟
1من نتونستم شام بپزم ولی مادرم شام بسیار خوشمزه ای پخت
1من امروز بسیار کار دارم نمیتونم برسم
0نحوه کار با نرم افزار waze
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com